اجل

ساخت وبلاگ

جان من رفت و به چشمان تر خود دیدم گله هایم همگی بغض شد و بلعیدمریشه وقتی ز دل خاک بیاید بیرون بند بادی ست... تو آن بادی و من هم بیدم زلف بر باد مده یاد سرم می آید... سالیانی که سر شانه ی تو خوابیدم پشت من گرم به لبخند ملیحت بوده سیب وقتی که به اصرار لبت می چیدم تو کویری که ترک خورده دلت یک قرن است... ابر باران شدم و روی تنت باریدم رقص تو روی تنم داد به بادم اما... تبرم بودی و یک عمر تو را بخشیدم م.ر.اجل اجل...ادامه مطلب
ما را در سایت اجل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saniyehakharo بازدید : 4 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 13:21

سلام نازنین!بعد پنج سال!!! آمدم بچلانم دلتنگی سنگین این روزها را در میعادگاه شاعرانه مان در فضای به اصطلاح مجازی که این روزها حاصلش آنقدر برای من ارزشمند شده که دلتنگی اش عمر مرا کوتاه می کند. می دانم می آیی و می خوانی. پس: سلام ماه آسمان دلم! سلام نازنین نگار من! سلام به چشمان درشت شب چهاردهی ات! ماشاءالله به این همه جلوه ی زیبایی خالق! هشت سال پای من ایستادی محکم و باوقار. هشت سال حتی در مقابل کله شق بازی و ظلم من ایستادی و مقاومت کردی! راستش از تو چه پنهان از همان روزهای اول عاشقت شدم. حیا و نجابت تو شد کارخانه ی نیشکر در دل صاحب مرده ی من! هنوز آنقدر بزرگ نشده بودم که بگویم پایت ایستاده ام ولی حالا بزرگ شدم چون تو سر پا کردی سرو سی ساله ی خشک شده ای را که تنها مویرگی از ریشه هایش به خاک بند بود. هشت سال سرما و گرما را پای این درخت سپری کردی و حالا باغبان من! پایت ایستاده ام آنقدر که حس می کنم این آخرین فرصت برای دل وامانده ای است که همین حالا در خرابات سینه ام دارد می سوزد و شکنجه ام می کند. آخرین فرصت ها همیشه لبریز انگیزه و امید و تلاش اند چراکه آدم می داند بعد از این فرصت، برایش هیچ نخواهد ماند حتی جان! آخرین انگیزه ی آخرین زمان من در آخرالزمان! قلبم نمی کشد ماه جان! ببخش که حرف زیاد دارم و دلم امان نمی دهد بیش از این در کارخانه ی واژه دورت بگردم! تو آخرین فرصتی هستی که به خودم برای زندگی داده ام... اجل...ادامه مطلب
ما را در سایت اجل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saniyehakharo بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1400 ساعت: 2:54

      "دو خط درد دل" یه وقتایی باید تحمل کنی  یه دردای بی منطق و بیخودو مگه مریم عمری تحمل نکرد  نگاه بدی که بهش می شدو؟ بهم گفته بودن نرو سمت عشق  شاید نصف عمرت رو ناقص کنی یه دردای نابی رو تو زندگی  یه بارم شده خوبه که حس کنی هنوزم همون مرد بی تجربه م  که هر شب خیابونو گز می کنم  واسه اینکه از کوچه مون رد بشی  دارم خونه مونو عوض می کنم نذار جای خالیتو رو تختمون  شبا با یه بالش فقط پر کنم تا کی بین شب پرسه هام دستتو  تو دستای خالیم تصور کنم یه کم فکر کن وقتی نیستی چطور  دلم خنده هاتو تو خونه نخواد؟ چطوری نبودت عذابم نده؟  به یعقوب گفتن که یوسف میاد چقد سعی ک اجل...ادامه مطلب
ما را در سایت اجل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saniyehakharo بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 28 مرداد 1400 ساعت: 7:03

چی اومد سر خاطراتت بگو یه گوشه نشستم کنار خودم تو رفتی نفهمیدم اصلا چی شد که یک دفعه اینطور شاعر شدم بذار دستتو حس کنم رو سرم بمون توی خونه به جنگم نرو چقد سهمم از بودنت کم شده بمون خاطرات قشنگم! نرو هوایی شدم با ترانه هنوز... با شعر قدیمیم حظ می کنی؟ یه دیوان تازه بگم، شالتو... با دیوان شعرم عوض می کنی؟ بخند و برو زنگ توی صدات... ولی تا قیامت توی خونه مه بذار تا خیالت رو راحت کنم غم و شعر و تنهایی تو خونمه بذار دق کنم کنج دیوار بغض دوباره به یادت قلم می زنم توی کوچه های قدیمی شهر کنار خیالت قدم می زنم...     م.ر(اجل) اجل...ادامه مطلب
ما را در سایت اجل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saniyehakharo بازدید : 70 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:38

شب گذشته تو را که به خواب می دیدم

به یاد تکیه کلامت دوباره خندیدم

بهانه ای که تو را تازه دست من دادند

وگرنه تا شب قبل از تو سخت باریدم

پس از گذشت زمانی به رنج بی خوابی...

تو را به خواب دیدم و دوباره خوابیدم

میان هجمه ی مضمون تلخ و تکراری

برای قافیه شیرین! تو را پسندیدم

ببخش این غزل کودکانه را. باشد؟

که من نبود تو را بی بهانه بخشیدم

 

کودکانه...

م.ر.اجل

اجل...
ما را در سایت اجل دنبال می کنید

برچسب : کودکانه,کودکانه فرهاد,کودکانه ها,کودکانه دانلود آهنگهای,کودکانه شعر,کودکانه بازی,کودکانه آهنگ,کودکانه داستان,کودکانه آپارات,کودکانه سایت, نویسنده : saniyehakharo بازدید : 71 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:38

خلوت این ترانه ها بسمه که اسمتو تو ذهن من حک کنه پیرهن پاره مو خودم می دوزم مبادا به شما کسی شک کنه به اون کسی که همدم شباته می خوام نگاه ماهتو پس بدم می خوام همیشه شاعرت بشم که... تقاص اشتباهتو پس بدم برام یقین شده خدا واسه من تنهایی رو داره رقم می زنه "مرد برای هضم دلتنگیاش... گریه نمی کنه قدم می زنه" قلب زبون نفهم بی منطقم این دیگه انتظار آخرش بود دلم غلط کرده که عاشق بشه این دفعه دیگه بار آخرش بود هنوز کنار دفترم نشستم که فکر و شعر تو عذابم بده شاعری که یه پاش بهشت زهراست حق داره که بوی گلابم بده شاعر که حوصله نداشته باشه ترانه گو می شه غزل نمی گه همه می گن اجل...ادامه مطلب
ما را در سایت اجل دنبال می کنید

برچسب : همینگوی,همین خوبه,همینجوری به انگلیسی,همین است زندگی,همینا,همینه که هست علیزاده,همین امشب میزنم ریشمو,همین یک ساعت پیش,همین امشب فقط هم بغض,همین, نویسنده : saniyehakharo بازدید : 38 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:38

یه کاری کن دلم آروم بگیره دلم آشوبه از بس گریه کردم تو رفتی از کنارم تا که یک عمر تموم شهرو دنبالت بگردم مث جغدی شدم که تا قیامت شبا بیدار و روزا غرق خوابه ترانه، ساعت دو، نیمه ی شب دلم درگیره مغزم انقلابه تصور کن نبودنهاتو اینجا من و دیوار و شعر و بغض و بارون چقد تو ذهن من می جنبه فکرت همه دنیا شد انگار این خیابون... که فکرت شعر می شه تو سکوتش منم با واژه ها در ارتباطم تموم زندگیم اون یک دو ماهه که حک شد با تو توی خاطراتم برو از ذهن اوراقیم بیرون که بعد از تو همه ش در التهابم برو بیرون دلم آروم بگیره بذار امشب مث آدم بخوابم   م.ر.اجل اجل...ادامه مطلب
ما را در سایت اجل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saniyehakharo بازدید : 57 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:38